یادگیری با تجربه کردن به دست میآید هر چقدر به شما آموزش بدهند ولی شما آن آموزش را به کار نبرید و تجربه نکنید ، شما چیزی یاد نگرفتهاید.
تمرین کردن تکرار کاریست با هدف بهبود انجام آن، و به ما کمک میکند که با راحتی، سرعت، و اعتماد به نفس بیشتری کار کنیم. و تکرار همراه با خلاقیت شما به تجربههای نوینی میرساند. گرایاد تمام آموزشهایش را براساس تجربه و تمرین ارائه مینماید.
نکته دیگر آنکه شمایید که در این مسیر قدم برمیدارید، گرایاد شما را شانهبهشانه همراهی میکند. شما میتوانید از مشاوره تخصصی و کوچینگ فردی استفاده نمایید.
آموزش مبتنی بر تجربه ، موثرترین روش آموزش
آموزش مبتنی بر تجربه یا Experiential Learning چالش و فعالیتی است که براساس بازخورد حاصل از آن تجربه، یادگیری و رشد، حاصل میشود. به بیان دیگر، طراحی آموزش مبتنی بر تجربه، به گونهای است که طی آن، یادگیرنده از پیامدهای فعالیتها، اشتباهها و موفقیتهای خود میآموزد.
یادگیری تجربی فلسفهای است که هدف آن افزایش دانش، توسهی مهارتها، شفاف کردن ارزشها و بالا بردن ظرفیت افراد برای مشارکت با سایرین است. مربیان این روش آموزشی از میان معلمان، مشاوران فعالیتهای گروهی، رهبران شرکتها، درمانگران، و یا متخصصان سلامت روانی انتخاب میشوند که نقش اصلی آنها تدوین فعالیتهای مناسب، طرح مسائل مختلف، تعیین چاچوبها و مرزها، حمایت یادگیرنده، تضمین ایمنی و تسهیل فرآیند یادگیری میباشد.
محتوای متناسب با آموزش مبتنی بر تجربه
از جمله اصول آموزش مبتنی بر تجربه، انتخاب محتاطانهی تجربههایی است که بازخوردی معنادار را برای یادگیرنده همراه داشته باشند. این تجربهها به نحوی سازمان داده میشوند که یادگیرنده را ترغیب کنند تا برای انجام آن پیشقدم شود، در مورد آن تصمیمگیری کند و در نهایت مسئولیت نتایج به دست آمده را بر عهده بگیرد.
یادگیرنده سوالاتی را طی فرآیند آموزش مطرح میکند و دست به تجربههای عملی میزند تا بتواند پاسخ آنها را دریابد. مهمترین نتیجهی این فرآیند، افزایش کنجکاوی یادگیرنده، افزایش خلاقیت وی و نیز تقویت مهارت حل مساله خواهد بود.
نتایج روش آموزش مبتنی بر تجربه نیز کاملاً شخصی میباشند و از این جهت بالاترین تضمین وجود دارد که بتوانند در آینده مورد استفاده قرار گیرند.
فرآیند آموزش مبتنی بر تجربه ویژگی مهم دیگری نیز دارد. این فرآیند موجب تقویت ارتباط یادگیرنده با خود، با اطرافیان و با دنیای بیرون میشود. از سوی دیگر، یادگیرنده موفقیت و شکست، ماجراجویی، پذیرفتن ریسکها و عدم قطعیتها را میآموزد.
امروزه گروهها و موسسات پیشرو در آموزش کسب و کار اهمیت آموزشهای تجربی را دریافتهاند. این تیمها بهطور عمده ایدهی اصلی خود را براساس تجربههای متعدد موفقیت و شکست خود پرورش داده و مقید به استفاده از آموزشهای تجربی در تمام کارگاههای آموزشی خود میباشد.
مخاطبان این دورهها و کارگاههای آموزشی پیوسته در حال انجام فعالیت، جستجو و بارش فکری بوده تا هرآنچه در فرآیند آغاز کسب و کار و تولید ثروت به آن نیاز دارند را بیاموزند.
مدل یادگیری تجربی دیوید کُلب
آقای دیوید کُلب David A. Kolb در ابتدای دههی ۱۹۷۰، کمک شایانی به توسعه نظریه یادگیری تجربی کرد. ایشان یکی از نظریه پردازان آموزش در آمریکا است که موسسهی سیستمهای یادگیری مبتنی بر تجربه (EBLS) را بنیانگذاری کرده است. همان طور که توضیح داده شد در این روش، یادگیرنده به جای شنیدن و یا مطالعه مطالب تئوری، دست به کشفیات و تجربیاتی میزند که البته این فعالیتها پشتوانهای علمی دارند.
به منظور شرح مدل دیوید کُلب، فردی را در نظر میگیریم که قصد آموختن دوچرخه سواری را دارد.
۱. تجربه عینی
در اولین قدم تجربه عینی (concrete experience) شکل میگیرد. یعنی زمانی که یادگیرنده دوچرخه سواری را در این زمان و این مکان تجربه میکند.
۲. مشاهده بازاندیشانه
این تجربه، اساس مشاهده و بازخورد را ایجاد میکند و به یادگیرنده این فرصت را میدهد که بداند چه کاری درست و چه کاری اشتباه است. به این مرحله، مشاهده بازاندیشانه (reflective observation) میگوییم.
۳. مفهوم سازی انتزاعی
مشاهده بازاندیشانه یادگیرنده را به اندیشیدن در مورد روشهای اصلاحی وادار میکند که این مرحله از فرآیند آموزش مبتنی بر تجربه نیز مفهومسازی انتزاعی (abstract conceptualization) نام دارد.
۴. اجرای فعال
فعالیتهایی که پس از این انجام شوند، تکرار بخشهایی از فرآیند خواهند بود که میتوانند مرحله اجرای فعال (active experimentation) را به وجود آورند.
منابع
Graphos group
Research Library, Experience Based Learning Systems, Inc., (EBLS)